بسم الله الرحمن الرحیم

اعتقادی ،سیاسی واجتماعی

بسم الله الرحمن الرحیم

اعتقادی ،سیاسی واجتماعی

بسم الله الرحمن الرحیم

بسم الله الرحمن الرحیم
وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجًا وَیَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ ۚ وَمَن یَتَوَکَّل عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمرِهِ ۚ قَد جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیءٍ قَدرًا
و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می‌کند،و او را از جایی که گمان ندارد روزی می‌دهد؛ و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را می‌کند؛ خداوند فرمان خود را به انجام می‌رساند؛ و خدا برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است!

فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ﴿۳۰﴾روم

پس روى خود را با گرایش تمام به حقّ، به سوى این دین کن، با همان سرشتى که خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خداى تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولى بیشتر مردم نمى‏دانند.
با توجه به این ایه انسان فطرتا خداپرست و مومن افریده شده است پس نمیشه گفت اول انسانیت بعدا دیانت.
و اما این اختیار ماست که کدوم سمت بریم از فطرتمون دور بشیم یا طبق فطرتمون زندگی کنیم.

کاربری من در تلگرامHamnafasmr@

براي دانلود کليک کنيد
آخرین نظرات

۳۲ مطلب با موضوع «رفتارو گفتار علما و عرفا» ثبت شده است

یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلاَ تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَلاَ یَغُرَّنَّکُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ

 

آن بیان نورانی مغالطه در همان خطبه نهج‌البلاغه هست که وجود مبارک حضرت امیر فرمود شیطان درون کعبه دل می‌رود آنجا لانه می‌کند, تخم‌گذاری می‌کند, جوجه می‌پروراند این خاطرات که می‌بینید اینها دابّه‌های نفسانی هستند فرمود: «فَباضَ» تخم‌گذاری می‌کند «وَ فرّخ» جوجه می‌پروراند, «دَبّ و دَرَج» اینکه در نماز و غیر نماز، انسان گرفتار خاطرات است همین است وقتی این‌طور شد آن وقت «فَنَظَرَ بِأَعْیُنِهِمْ وَ نَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِمْ» کلّ انسان را تخلیه می‌کند تمام کارها را با دست و پای انسان انجام می‌دهد با زبان او حرف می‌زند, با چشم او نامحرم را نگاه می‌کند این در حقیقت شیطانِ ممثّل است خیال می‌کند انسان است این حدیث شریفی که چند بار خوانده شد هر چند باری هم که خوانده بشود جا دارد این یک مغالطه است که شیطان نفوذ می‌کند این شخص را تخلیه می‌کند انسانیّتش را می‌اندازد دور, شیطنت را درون او می‌گذارد این شیطان ممثّل است و خیال می‌کند انسان است این یک مغالطه است.

مسئله جدّ و بازی هم همین طور است شما می‌بینید بازی برای این است که انسان یک مقدار خستگی رفع بکند این دیگر فحش دادن و دعوا کردن و محکمه قضایی ندارد بازی, بازی است در قرآن فرمود اگر حکیمی ببیند این بازیگران دعوا می‌کنند لبخند می‌زند که بازی جای دعوا نیست در حالی که خود دنیا هم جز بازیچه چیز دیگر نیست مسئله تعلیم, مسئله تعلّم, مسئله عدل, مسئله اوصاف الهی اینها جدّ است اما من این مقام را دارم تو آن مقام را داری, من باید جلوتر بیفتم تو باید فلان, اینها بازی است این را فرمود: ﴿أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلاَدِ یک ولیّ خدا وقتی اوضاع ما را می‌بیند می‌خندد می‌گوید اینها برای بازی دارند دعوا می‌کنند اگر این پنج قسم را در سوره مبارکه «حدید» با ﴿أَنَّمَا حصر کرده ﴿اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا این پنج‌تاست که همه‌اش بازی است در بخش دیگر فرمود این پنج‌تا را خلاصه بکنی ﴿إنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ اینکه من باید باشم, من باید جلو بیفتم, من باید این لقب را بگیرم این بازی است بازیگری ما را بازی می‌دهد به نام شیطان, فرمود او شما را بازی می‌دهد او غَرور است این کار, غُرور است نه بازی دنیا شما را سرگرم کند نه آن بازیگر که فرمانده شماست شما را سرگرم کند او دشمن جدّی شماست ما همان‌طوری که این بازی‌ها را می‌بینیم می‌خندیم می‌گوییم اینها برای چه چیزی دارند دعوا می‌کنند اوحدی از اهل ایمان هم وضع ما را می‌بینند و به ما می‌خندند که اینها برای چه چیزی دارند دعوا می‌کنند. این بیان نورانی قرآن است که مبادا هزل را جِدّ بپندارید این مغالطه است بازی, بازی است حکمت, حکمت است در دنیا حکمت فراوان است علم فراوان است مبادا شما بازی را با حکمت خلط بکنید این می‌شود مغالطه اخلاقی، آنجا اگر حیوانیّت را با انسانیّت خلط کردید می‌شود مغالطه معرفتی

http://www.portal.esra.ir.

  • بوی یاس ....


حجت الاسلام والمسلمین قدس از شاگردان آیت الله بهجت نقل می‌کند،


روزی آقای بهجت در رابطه با بزرگواری و اغماض ائمه اطهار صلوات الله علیهم فرمودند:


در نزدیکی نجف اشرف، در محل تلاقی دو رودخانه فرات و دجله آبادیی است به نام «مصیب»، که مردی شیعه برای زیارت مولای متقیان امیر المؤمنین علیه السلام از آنجا عبور می‌کرد و مردی که در سر راه مرد شیعه خانه داشت همواره هنگام رفت و آمد او چون می‌دانست وی به زیارت حضرت علی علیه السلام می‌رود او را مسخره می‌کرد.


حتی یک بار به ساحت مقدس آقا جسارت کرد، و مرد شیعه خیلی ناراحت شد.


چون خدمت آقا مشرف شد خیلی بی تابی کرد و ناله زد که: تو می‌دانی این مخالف چه می‌کند.


آن شب آقا را در خواب دید و شکایت کرد آقا فرمود:


او بر ما حقی دارد که هر چه بکند در دنیا نمی‌توانیم او را کیفر دهیم.


شیعه می‌گوید عرض کردم: آری، لابد به خاطر آن جسارتهایی که او می‌کند بر شما حق پیدا کرده است؟ !


حضرت فرمودند:


بله او روزی در محل تلاقی آب فرات و دجله نشسته بود و به فرات نگاه می‌کرد، ناگهان جریان کربلا و منع آب از حضرت سید الشهدا علیه السلام به خاطرش افتاد و پیش خود گفت:


عمر بن سعد کار خوبی نکرد که اینها را تشنه کشت، خوب بود به آنها آب می‌داد بعد همه را می‌کشت، و ناراحت شد و یک قطره اشک از چشم او ریخت، از این جهت بر ما حقی پیدا کرد که نمی‌توانیم او را جزا بدهیم.


آن مرد شیعه می‌گوید:


از خواب بیدار شدم، به محل برگشتم، سر راه آن سنی با من برخورد کرد و با تمسخر گفت: آقا را دیدی و از طرف ما پیام رساندی؟ !


مرد شیعه گفت: آری پیام رساندم و پیامی دارم. او خندید و گفت: بگو چیست؟ مرد شیعه جریان را تا آخر تعریف کرد.


وقتی رسید به فرمایش امام علیه السلام که وی به آب نگاهی کرد و به یاد کربلا افتاد و…، مرد سنی تا شنید سر به زیر افکند و کمی به فکر فرو رفت و گفت:


خدایا، در آن زمان هیچ کس در آنجا نبود و من این را به کسی نگفته بودم، آقا از کجا فهمید.


بلافاصله گفت: أشهد أن لا إله إلا الله، و أن محمداً رسول الله، و أن علیاً أمیرالمؤمنین ولیّ الله و وصیّ رسول الله و شیعه شد.

  • بوی یاس ....


  • بوی یاس ....

زنگ خطر

۲۱
شهریور


  • بوی یاس ....


یه روز یه ترکه میره سبزی فروشی تا کاهو بخره

▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀

> عوض اینکه کاهوهای خوب را سوا کند ، همه ی کاهو های نامرغوب را سوا میکنه و

> میخره

> ازش می پرسند چرا اینکار را کردی میگه : صاحب سبزی فروشی پیرمرد فقیری هست

> مردم همه ی کاهوهای خوب را میبرند و این کاهوها روی دست او میمانند و من

> بخاطر اینکه کمکی به او بکنم اینها را میخرم

> اینها را هم میشود خورد

> این ترکه کسی نبود جز ▐عارف بزرگ آقا سید علی قاضی تبریزی ره▐

  • بوی یاس ....

ادب در گفتار

۲۸
مرداد

فرموده اند: بزرگانتان را گرامی بدارید و بر کودکان رحمت آرید. بزرگی تنها به سنّ نیست؛ بلکه اگر کسی از شما از نظر مقام معنوی بزرگتر بود او را گرامی بدارید، هر چند از نظر سنی کوچکتر باشد.

از عبّاس، عموی پیامبر پرسیدند: شما بزرگترید یا رسول خدا (ص)؟ فرمود: «هو أکبر وأنا أسن».. او بزرگتر است ولی من سن بیشتری دارم. این ادب در گفتار است.

برگرفته از کتاب حکمت عبادات، حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی، ص154

  • بوی یاس ....


  • بوی یاس ....


  • بوی یاس ....

فارس: علامه حسن‌زاده آملی متولد ۱۳۰۷، روحانی مجتهد، عارف، فیلسوف متأله و مدرس دروس حوزوی است، وی که تاکنون ۸۷ بهار را پشت سر گذاشته، یکی از اساتید مطرح اخلاق است که در فلسفه، عرفان، فقه، اصول، ادبیات، ریاضیات، علم فیزیک و شیمی و بسیار علوم دیگر نیز تخصص دارد.

در ادامه، توصیه کوتاهی از علامه حسن‌زاده آملی را با هم مرور می‌کنیم:

 

غلام همت آنم که زیر چرخ کبود/ ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

ای عزیز! مهمترین ذکر مراقبت است که مقام عندیت است و مصاحبت با حق تعالی. همنشین خو می‌گیرد و بدان شناخته می‌شود و به قول فصیح لبید بن ربیعه صحابی: «والمرء یصلحه القرین الصالح».

عزیزان! خودتان را حساب کنید تا مصداق «یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ یُرْزَقُونَ فِیهَا بِغَیْرِ حِسَابٍ» باشید، از بدی‌ها استغفار کنید و از خوبی‌ها حمد کنید که محاسبه، مراقبه می‌آورد و مراقبه، حضور و حضور، فتوح به دنبال دارد!

مراقبت بذر سعادت است، فناء حاصل نمی‌شود جز با توجه و مراقبت تام و آنچه شرط آن است دوام مراقبه است که «إِنَّ الَّذینَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ المَلائِکَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتی کُنتُم توعَدونَ» خوپذیر است نفس انسانیِ انسان به هر چه رو کند آن می‌شود، چطور یک قطعه زغال در اثر مجاورت با آتش برافروخته می‌شود، انسان هم بر اثر مراقبه و همنشینی با ملکوت، الهی می‌شود، استادم مرحوم علامه طباطبایی در خلوتی به من فرمودند: آقا! هر روز که مراقبتم قوی‌تر است، شب تمثلاتم صاف‌تر است.

منبع رجانیوز

  • بوی یاس ....


  • بوی یاس ....