بسم الله الرحمن الرحیم

اعتقادی ،سیاسی واجتماعی

بسم الله الرحمن الرحیم

اعتقادی ،سیاسی واجتماعی

بسم الله الرحمن الرحیم

بسم الله الرحمن الرحیم
وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجًا وَیَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ ۚ وَمَن یَتَوَکَّل عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمرِهِ ۚ قَد جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیءٍ قَدرًا
و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می‌کند،و او را از جایی که گمان ندارد روزی می‌دهد؛ و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را می‌کند؛ خداوند فرمان خود را به انجام می‌رساند؛ و خدا برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است!

فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ﴿۳۰﴾روم

پس روى خود را با گرایش تمام به حقّ، به سوى این دین کن، با همان سرشتى که خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خداى تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولى بیشتر مردم نمى‏دانند.
با توجه به این ایه انسان فطرتا خداپرست و مومن افریده شده است پس نمیشه گفت اول انسانیت بعدا دیانت.
و اما این اختیار ماست که کدوم سمت بریم از فطرتمون دور بشیم یا طبق فطرتمون زندگی کنیم.

کاربری من در تلگرامHamnafasmr@

براي دانلود کليک کنيد
آخرین نظرات

۵ مطلب با موضوع «داستانهای واقعی :: شعر» ثبت شده است

سلامی از شهدا

۱۹
اسفند

اهالی کشور ایرون سلام

 

جماعت خیلی مسلمون سلام

 

بنده غلامم از شهیدا هستم

 

جاتون خالی توی بهشت نشستم

 

با بچه ها زیر درخت زیتون

 

کنار رود شربت زعفرون

 

با قلم طلایی نفیسم

 

نامه برا شماها مینویسم

 

دور همیم و خیلیم زیادیم

 

جوون و سرحال و خوشیم و شادیم

 

شهید کنار ما فت و فراوون

 

از انقلاب و دوره ی قبل اون

 

شهید جنگ و جبهه اینجا پره

 

کی حال داره این همه رو بشمره

 

چن تا رفیق هسته ای هم داریم

 

روز به روزم داریم شهید میاریم

 

از یمن و سوریه و از عراق

 

میان بهشت بامون میشن هم اتاق

 

اینایی که اینجا کنار منن

 

سلام دارن خدمتتون جمیعا !

 

(علیکم السلام)

 

 

 

کنار من علیرضا و اصغر

 

شهید شدن تو 17 شهریور

 

مرتضی هم یه خورده اونور تره

 

جاش خوبه و با حوریا میپره

 

بچه کجاس؟ یادم رفته دوباره

 

یا کربلای پنجه یا چهاره

 

حسین اقا سلام داره همچنین

 شهید شده کجا؟توفتح المبین

 

به جای دوتّا دس دوتا بال داره

 

ادا فرشته هارو در میاره

 

توی بهشت هرجا صفه یا ایسته

 

توی صف فرشته ها وامیسته!

 

مجید قدح بدست و روبه راهه

 

فرمانده ی قدیمی سپاهه

 

رفته تفحص مارو پیدا کنه

 

توی مزار شهدا جا کنه

 

اما خودش یهو رو مین پریده

 

حالا کنار ما اینجا لمیده

 

ما شهدا رو تختامون نشستیم

 

مراقب کار شماها هستیم

 

حال شما چطوره ؟ روبه راهید ؟

 

طرفدار کدوم حزب و جناحید ؟

 

از جناحا کدومشون بهتره؟

 

کدومیک از دولتا راسگوتره ؟

 

شماکه نام ماهارو میبردید

 

مثل ماهارو سرکار اوردید؟

 

دولت مارو دست اهلش دادید ؟

 

یا هرکسی دلش میخواس بش دادید ؟

 

اسم مارو رو کوچه ها گذاشتید

 

گفتن ورش دارید . ورش نداشتید ؟

 

بچه هاتون چی از ماها میدونن ؟

 

فک میکنن شهیدا استخونن؟

 

اینجا ها که تلوزیون نداره

 

اخبار ساعت 2 رو بذاره

 

ماخودمون همیشه پای کاریم

 

آره داداش یه پا خبرنگاریم

 

خبر داریم چه دولتی اومده

 

چه کارا کرده و چه حرفا زده

 

خبر داریم تحریمارو شکستید

 

دس مریزاد ! چه قهرمانی هسید

 

آبروی ماهارو خوب خریدید !

 

بابا خود شما یه پا شهیدید

 

دم شما گرم و دماغتون چاق

 

قاب موبایلتون همیشه براق

 

ما جلوی تیرتفنگا رفتیم

 

ایرانو از دشمنا پس گرفتیم

 

شما ولی بدون درد و آشوب

 

با چن تا دیپلمات خوب و مرغوب

 

هرچی نداده بودیمو پس دادید

 

با آمریکا اتفاقی دس دادید

 

ماهم میخواستیم که رفاه بیاریم

 

کباب تو سفره ی شما بذاریم

 

اینجوری شد : یهو عراق اومد و

 

خوشی یهو زیر دل ما زد و

 

نمیدونم چی شد یهو دویدیم

 

هی الکی حماسه آفریدیم

 

کجا شهادت واسه راه دین بود ؟

 

مجید از اولش عاشق مین بود

 

علی گلوله هارو خیلی دوس داش

 

ماچش میکرد و روی قلبش میذاشت

 

رضا دلش میخواس بره آمریکا

 

اشتباهی اومد تو جبهه ی ما

 

مهدی تو خونه حوصلش سر میرف

 

اومد برا خمپاره ها شد هدف

 

بنده خودم با محسن و این حسن

 

سینه سپر کرده برای وطن

 

رو هم سی و شیش تا گلوله خوردیم

 

به جاش براتون آزادی آوردیم

 

که بعد ما خوش بشید و خجسته

 

قربون هرچی که وطن پرسته

 

هی بیخیال به زندگی بخندید

 

رو سرتون روسری رو نبندید

 

هرچی که دوس دارید برید ببینید

 

پای کانال من وتو بشینید

 

تولید داخلی کیلویی چنده

 

الان زمان مارکه و برنده

 

بشکه بدید بره هفته به هفته

 

دعوای دنیا سر پول نفته

 

نفتو بدید صلحو به جاش بیارید

 

شما که دعوا با کسی ندارید

 

ما خون دادیم تا شما ها بمونید

 

هرچی که دارید یهو بپوکونید

 

داداش سعید کنار ما خوابیده

 

خودش شهیده و بچه شهیده

 

باباش داره ریسه میره میخنده

 

به حرفای کنایه دار بنده

 

میگه بگم هرچی دیگه هس بدید

 

جای منم با آمریکا دس بدید

 

جاتون خالی الان یهو اومدن

 

شهریاری و احمدی روشن

 

میگن بتون بگم که باریکلا

 

بابا صد آفرین هزار ماشالا

 

چه دولتی چه ملتی چه چیزی

 

گوشتو دادن نخود مونده تو دیزی

 

بترکونید همه تحریمارو

 

جون ماها بچسبید امریکارو

 

خون شهیدا رو ثمر ببخشید

 

آی بچه هایی که تو درس و مخشید

 

ماها که خوندیم به کجا رسیدیم ؟

 

نگاه کنید ؟ الان همه شهیدیم !

 

پاشید برید تو کوچه ها حال کنید

 

راکتور چوبی بسازید چال کنید

 

به این توافقات مستفیضید

 

سیمان تو قلب راکتورا بریزید

 

شما با هسته ای کاری ندارید

 

مانع پیشرفتو ورش بدارید

 

بدید به این آمریکایی ها بره

 

آمریکا این آشغالا رو میخره

 

ماشالا از ما شهدا هم سرید

 

جلوتر از قدم های رهبرید

 

برای آمریکا خیلی عزیزید

 

توی مذاکره نمک میریزید

 

خلاصه اینکه ملت پهلوون

 

فست فود امریکایی نوش جون

 

فقط حواستون باشه همیشه

 

تو تاریخ این چیزا نوشته میشه

 

یه روز یه ملت پر از ادعا

 

دیپلماتاش با ای کیوی بالا

 

 نسخه هسته ایمونو پیچوندن

 

هی خر برفت و خر برف میخوندن

 

میگفتن : ((این موگرینی خواهری کرد

 

جان کری جون خیلی برادری کرد

 

اوباما آخرش به ماها دس داد

 

یه ذره از پولای مارو پس داد


  • بوی یاس ....

الا ای داور دانا تو میدانی که ایرانی

 

چه محنتها کشید از دست این تهران و تهرانی

 

چه طرفی بست از این جمعیتْ ایران، جز پریشانی

 

چه داند رهبری، سر گشتۀ صحرای نادانی

 

چرا مردی کند دعوی کسی، کو کمتر است از زن

 

الا تهرانیا انصاف میکن ..... تویی یا من؟

 

تو ای بیمار نادانی چه هذیان و هدر گفتی

 

به رشتی کله ماهی خور به طوسی کله خر گفتی

 

قمی را بد شمردی اصفهانی را بتر گفتی

 

جوانمردان آذربایجان را ترک خر گفتی

 

تو را آتش زدند و خود بر آن آتش زدی دامن

 

الا تهرانیا انصاف میکن ..... تویی یا من

 

تو اهل پایتختی، باید اهل معرفت باشی

 

به فکر آبرو و افتخار مملکت باشی

 

چرا بیچاره ای و مشدی و بی تربیت باشی

 

به نقص من چه خندی، خود سراپا منقصت باشی

 

مرا این بس که میدانم تمیز دوست از دشمن

 

الا تهرانیا انصاف میکن .... تویی یا من

 

گمان کردم که با من همدل و همدین و همدردی

 

به مردی با تو پیوستم ندانستم که نامردی

 

چه گویم بر سرم با ناجوانمردی چه آوردی

 

اگر میخواستی عیب زبان هم رفع میکردی

 

ولی ما را ندانستی به خود هم کیش و هم میهن

 

الا تهرانیا انصاف میکن ...... تویی یا من

 

به شهریور مه پارین که طیارات با تعجیل

 

فرو میریخت چون طیر ابابیلم به سر سجیل

 

چه گویم ای همه ساز تو بی قانون و هردمبیل

 

تو را یک شب نشد ساز و نوا در رادیو تعطیل

 

ترا تنبور و تنبک بر فلک میشد مرا شیون

 

الا تهرانیا انصاف میکن خر تویی یا من

 

بدستم تا سلاحی بود راه دشمنان بستم

 

عدو را تا که ننشاندم به جای از پای ننشستم

 

به کام دشمنان آخر گرفتی تیغ از دستم

 

چنان پیوند بگسستی که پیوستن نیارستم

 

کنون تنها علی مانده است و حوضش چشم ما روشن

 

الا تهرانیا انصاف میکن خر تویی یا من

 

چو استاد دغل، سنگ محک بر سکه ما زد

 

ترا تنها پذیرفت و مرا از امتحان وا زد

 

سپس در چشم تو تهران به جای مملکت جا زد

 

چو تهران نیز تنها دید با جمعی به تنها زد

 

تو این درس خیانت را روان بودی و من کودن

 

الا تهرانیا انصاف میکن ..... تویی یا من

 

چو خواهد دشمنی بنیاد قومی را براندازد

 

نخست آن جمع را از هم پریشان و جدا سازد

 

چو تنها کرد هریک را به تنهایی بدو تازد

 

چنان اندازدش از پا که دیگر سر نیفرازد

 

تو بودی آنکه دشمن را ندانستی فریب و فن

 

الا تهرانیا انصاف میکن ..... تویی یا من

 

چرا با دوستدارانت عناد و کین و لج باشد

 

چرا بیچاره آذربایجان عضو فلج باشد

 

مگر پنداشتی ایران ز تهران تا کرج باشد

 

هنوز از ماست ایران را اگر روزی فرج باشد

 

تو گل را خار میبینی و گلشن را همه گلخن

 

الا تهرانیا انصاف میکن ...... تویی یا من

 

  • بوی یاس ....


دیوانه و دلبسته ی اقبال خودت باش

سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش


یک لحظه نخور حسرت آن را که نداری

راضی به همین چند قلم مال خودت باش


دنبال کسی باش که دنبال تو باشد

اینگونه اگر نیست به دنبال خودت باش


پرواز قشنگ است ولی بی غم ومنت

منت نکش از غیر وپر وبال خودت باش


صدسال اگر زنده بمانی گذرانی

پس شاکر هر لحظه وهر سال خودت باش!

  • بوی یاس ....

دلتنگی

۱۱
مهر


کاش باران بگیرد . . .



کاش باران بگیرد
و شیشه بخار کند




و من همه ی دلتنگیهایم را رویش ” ها ” کنم و
با گوشه ی آستینم همه را یکباره پاک کنم . . .



خلاص . . .

  • بوی یاس ....


سیمین بهبهانی ▼
◆ من اگر کافر و بی‌دین و خرابم؛ به تو چه ؟
◇ من اگر مست می و شرب و شرابم ؛ به تو چه ؟
◆ تو اگر مستعد نوحه و آهی٬ چه به من ؟
◇ من اگر عاشق سنتور و ربابم ؛ به تو چه ؟
◆ تو اگر غرق نمازی ٬چه کسی گفت چرا ؟
◇ من اگر وقت اذان غرقه به خوابم ؛ به تو چه ؟
◆ تو اگر لایق الطاف خدایی٬ خوش باش
◇ من اگر مستحق خشم و عتابم؛ به تو چه ؟
◆ دنیا گر چه سراب است به گفتار شما
◇ من به جِد طالب این کهنه سرابم؛ به تو چه ؟
◆ تو اگر بوی عرق میدهی از فرط خلوص!
◇ و من ار رایحه‌ی مثل گلابم؛ به تو چه ؟
◆ من اگر ریش٬ سه تیغ کرده ام از بهر ادب
◇ و اگر مونس این ژیلت و آبم ؛ به تو چه ؟
◆ تو اگر جرعه‌خور باده‌ی کوثر هستی!
◇ من اگر دُردکش باده‌ی نابم ؛ به تو چه ؟
◆ تو اگر طالب حوری بهشتی٬ خب باش!
◇ من اگر طالب معشوق شبابم ؛ به تو چه ؟
◆ تو گر از ترس قیامت نکنی عیش عیان
◇ من اگر فارغ از روز حسابم ؛ به تو چه ؟

...
جوابیه‌ی دندان‌شکن میثم صفرپور ▼

◆ کفر و بی‌دینی‌ات ای یار ؛ به ما مربوط است
◇ بشنو این پند گهربار ؛ به ما مربوط است
◆ تو که با لهو و لعب در پی مستی هستی
◇ میکنی جمع گرفتار ، به ما مربوط است
◆ بی‌خیالت بشوم بارش طوفان بلا
◇ می‌رسد از در و دیوار ، به ما مربوط است
◆ آنچه آمد به سر طایفه‌ی نوح نبی
◇ می‌شود واقعه تکرار ، به ما مربوط است
◆ من اگر لایق الطاف خدایم ، به تو چه ؟
◇ تو کنی جامعه بیمار ، به ما مربوط است
◆ تو اگر می بخوری در پس خانه ، چه به من ؟
◇ گر بیایی بر انظار ، به ما مربوط است
◆ تو به این کوه گنه عامل شیطان گشتی
◇ شده‌ای نوکر دربار به ما مربوط است
◆ گر نبندیم بر پوزه او قلاده
◇ می‌درد همچو سگ هار ، به ما مربوط است
◆ گر تو سوراخ کنی کشتی این جامعه را
◇ می‌شود غرق به ناچار ، به ما مربوط است
◆ مست کن لیک نبینم که تو مستی کردی
◇ اربده، کوچه و بازار ؟ به ما مربوط است
◆ تو که با چنگ و ربابت همه مردم را
◇ می‌کنی مستعد نار ، به ما مربوط است
◆ به جهنم که خودت را بکشی در خانه
◇ در خیابان بزنی دار به ما مربوط است
◆ دین من داده اجازه که دخالت بکنم
◇ تا نبینم ز تو آزار ، به ما مربوط است
◆ امر معروف کنم ؛ نهی ز منکر بپذیر
◇ تا ابد، ترمز اشرار ؛ به ما مربوط است...

  • بوی یاس ....